علی قدیری | شهرآرانیوز؛ ایالات متحده آمریکا پیش از تشکیل جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد برای بررسی طرح این کشور درباره تمدید تحریم تسلیحاتی ایران، تهدید کرده بود که درصورت تصویب نشدن این طرح، از مکانیسم ماشه استفاده میکند. برخی تحلیلگران معتقدند که با وجود مخالفتهای ازپیشموجود، آمریکا خود میدانست که طرح پیشنهادیاش رأی نخواهد آورد، اما با این پروسه وارد شد تا بتواند به بهانه تصویب نشدن آن به مکانیسم ماشه متوسل شود، با این حال آنچه اکنون حائز اهمیت است، این است که آمریکا در نظر دارد با طرح دعوا در شورای امنیت در روزهای آتی، سرانجام از مکانیسم ماشه استفاده کند.
این کشور بهعنوان مشارکتکننده قطعنامه ۲۲۳۱، حق استفاده از مکانیسم ماشه را برای خود قائل است، اما دیگر اعضای باقیمانده در برجام معتقدند که آمریکا به سبب خروج از برجام، دیگر چنین حقی ندارد. در ایران نیز واکنشهای مختلفی را دربرابر تلاشهای آمریکا برای فعالسازی مکانیسم ماشه شاهد هستیم. بهعنوان نمونه روز گذشته رئیسجمهور در این باره اعلام کرد: «دنیا میداند اگر آمریکا در این مسیر بسته قدم بردارد، نتیجهاش چیست. آنها خود پل را خراب کردهاند و همچنان فکر میکنند پلی هست که از روی آن عبور کنند.
در آن سازوکار تصریح شده است که طرفهای برجام یا یکی از آنها میتوانند از این سازوکار استفاده کنند، اما آمریکا که بهصراحت گفته است در برجام نیستم و این بدترین پیمان است و از آن خارج شده است، نمیتواند از آن استفاده کند. برخی متأسفانه میگویند پایههای برجام اگر محکمتر بود، آمریکا نمیتوانست از آن خارج شود، اما اینها چرا حماقت دشمن را نمیبینند؟ آیا موافقتنامه و پیمانی هست که این دولت آمریکا از آن خارج نشده باشد؟».
همچنین در واکنشی دیگر، در ۲۷ مرداد طرح دوفوریتی «خروج خودکار از برجام درصورت فعالسازی مکانیسم ماشه» ظرف مدت کمتر از ۲۴ ساعت، به امضای ۴۹ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسید. بهمنظور بررسی بیشتر ابعاد تلاش آمریکا برای فعالسازی مکانیسم ماشه، چرایی توسل آمریکا به این سازوکار و تبعات آن، سراغ امیرعلی ابوالفتح، کارشناس روابط بینالمللی و تحلیلگر مسائل آمریکا رفتیم.
ابوالفتح در پاسخ به این پرسش که از نظر حقوق بینالمللی آیا ایالات متحده آمریکا میتواند به استفاده از مکانیسم ماشه توسل جوید یا نه و علت اختلافنظرها در اینباره چیست، به شهرآرا گفت: «مشکلی که در اینباره بروز کرده است، این است که دو برداشت یا دو تفسیر متفاوت از قطعنامه ۲۲۳۱ در شرایط حاضر وجود دارد؛ یک تفسیر این است که بیشتر کشورهای جهان یا حداقل کشورهای باقیمانده در برجام، بر این باورند که، چون ایالات متحده آمریکا از برجام خارج شده است، حق توسل به مکانیسم ماشه را ندارد که زیرمجموعهای از برجام است و برجام نیز خود بخشی از قطعنامه ۲۲۳۱ است و درنتیجه نمیتواند این مسیر را پیش ببرد.
اما تفسیر آمریکاییها متفاوت است؛ آنها بر این نظرند که بهعنوان مشارکتکننده در قطعنامه ۲۲۳۱ حضور دارند و درنتیجه نه با ارجاع به برجام بلکه با ارجاع به این قطعنامه، میتوانند به آن استناد کنند؛ چون در این قطعنامه از عبارت مشارکتکننده استفاده شده است. آمریکاییها معتقدند تا مادامی که قطعنامه ۲۲۳۱ توسط قطعنامه دیگری لغو یا باطل نشود، به قوت خود باقی است و حقوق آمریکا ذیل این قطعنامه محفوظ باقی میماند. مسئله این است که کدام برداشت یا تفسیر درنهایت مورد استناد قرار میگیرد.
حال یا باید خود شورای امنیت طی یک قطعنامه اعلام نظر کند که کدامیک از این دو دیدگاه صائب است و باید اجرا شود (که حتی اگر قطعنامهای به ضرر آمریکا صادر شود، این کشور میتواند آن را وتو کند) یا باید طی شکایتی به دیوان بینالمللی دادگستری لاهه، بهعنوان یکی از ارکان حقوقی سازمان ملل، از این نهاد نظرخواهی شود که فرایند بسیار طولانی و پیچیدهی دارد و ممکن است چندین سال طول بکشد. چکیدهوار میتوان گفت که آمریکاییها حق استفاده از مکانیسم ماشه را برای خود قائل هستند، اما اینکه درنهایت این کشور چه اقدامی انجام دهد و جامعه جهانی چه واکنشی نشان دهد، هنوز پیشبینیپذیر نیست، حداقل تا روزهای آتی که آمریکا در شورای امنیت، طرح دعوا کند و روند یکماهه آن طی شود».
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که چرا حتی جان بولتون، مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا، با مواضع آشکار رادیکالِ ضدایرانیاش هم، معتقد است که آمریکا نمیتواند از مکانیسم ماشه استفاده کند و استفاده از این سازوکار ارزش خطر کردن ندارد، گفت: «نظر جان بولتون مبتنی بر دو موضوع است؛ نخست آنکه او نیز معتقد است، چون آمریکا از برجام خارج شده است، دیگر حق استفاده از مکانیسم ماشه را ندارد. اما موضوع دوم که شاید مهمتر هم باشد، این است که او معتقد است توسل آمریکا به مکانیسم ماشه و پیشبرد این پروسه، موجب تضعیف شورای امنیت و البته حق وتو میشود.
توضیح آنکه تا امروز، کشورهای دارای حق وتو، زمانی که یک پیشنویس تصویب میشد یا حتی نمیشد، به احترام رأی شورای امنیت به آن تشکیک وارد نمیکردند یا حداقل رودرروی تصمیم شورای امنیت قرار نمیگرفتند. به عبارت دیگر به حق وتوی دیگر اعضای دائم شورای امنیت، احترام میگذاشتند. حال اگر آمریکا بازی مکانیسم ماشه را آغاز کند و سبب خشم دیگر اعضای دارای حق وتوی شورای امنیت شود، ممکن است بعدها این کشورها نیز در موضوعات دیگر همانند آمریکا عمل کنند. بولتون نگران این است که شورای امنیت در برابر آمریکا بایستد و آمریکا راه خود را برود و در نتیجه آن، هم اقتدار آمریکاییها که گاه به استناد همین شورای امنیت است، از بین برود و هم زمینه برای اقدام مشابه دیگر کشورهای دارای حق وتو فراهم شود و شورای امنیت به جای همگرایی به سمت افتراق برود».
او همچنین در پاسخ به این پرسش که تناقضهای دولت ترامپ در قبال ایران که از یک سو از اقداماتی نظیر مکانیسم ماشه دم میزند و از سوی دیگر از توافق بزرگ با ایران پس از پیروزی در انتخابات، چگونه تحلیلشدنی است، گفت: «تحلیل تیم فکری ترامپ این است که جمهوری اسلامی ایران با ما توافق نمیکند، مگر در شرایط فشار حداکثری که به استیصال برسد. درنتیجه آنها برای اینکه شانس توافق را افزایش دهند، معتقدند باید تا جای امکان فشار را افزایش داد تا ایران تن به مذاکره دهد. تیم ترامپ معتقد است که مذاکرات آمریکا با ایران در دولت اوباما و درنهایت توافق برجام، یک فرصت طلایی در اختیار ایران قرار داد تا این کشور از زیر فشار خارج شود و به گمان آنها ایران در منطقه پرخاشگرتر شود؛ بنابراین آنها شرط رسیدن به توافق با ایران را فشار حداکثری میدانند. از این نظر میخواهند همه راهها را بر روی ایران ببندند تا دیگر چارهای نداشته باشد جز مذاکره با آمریکا».